Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تسنیم»
2024-05-02@04:18:07 GMT

مالچ‌پاشی، بوسه مرگ به کرخه

تاریخ انتشار: ۱۷ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۶۹۲۷۷۸

مالچ‌پاشی، بوسه مرگ به کرخه

در چند روز اخیر، فعالان محیط‌زیستی خوزستانی کارزار «نه به مالچ‌پاشی» به راه انداختند و در فضای مجازی تا جایی که در توان‌شان بود از مضررات این اقدام سخن گفتند. - اخبار رسانه ها -

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، در چند روز اخیر، فعالان محیط‌زیستی خوزستانی کارزار «نه به مالچ‌پاشی» به راه انداختند و در فضای مجازی تا جایی که در توان‌شان بود از مضررات این اقدام سخن گفتند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

پروژه مالچ‌پاشی از دهه 40 و برای تثبیت شنزارها استفاده شد. مالچ آخرین فرآورده نفتی است. در چند دهه گذشته از مالچ برای تثبیت شنزارهای خوزستان و سپس کاشت گونه‌هایی مانند کهور استفاده می‌شد. در پروژه مالچ‌پاشی سال 1402 به وسعت 900 هکتار، علاوه‌بر نهال کهور از اکالیپتوس، آکاسیا و اسکنبیل استفاده خواهد شد. طرفداران مالچ‌پاشی بر این باورند مالچ باعث تثبیت شنزارها می‌شود اما فعالان محیط‌زیستی معتقدند شنزارهای غرب کرخه نه‌تنها نیازی به مالچ‌پاشی ندارند، بلکه مالچ باعث از بین رفتن اکوسیستم طبیعی موجود در آن منطقه خواهد شد. پروژه مالچ‌پاشی در خوزستان از سوی منابع طبیعی این استان درحال اجراست.

وحید جعفریان، مدیرکل امور بیابان و مراتع سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور در این باره گفت: «امسال آخرین سال استفاده از مالچ نفتی در خوزستان برای تثبیت کانون‌های بحرانی خسارت‌زاست. این استان ظرفیت‌های قابل توجهی برای اجرای پروژه‌های بادشکن دارد، بنابراین با تمهیدات اندیشیده شده با اتمام کارمان در این کریدور از سال آینده فقط از روش بادشکن استفاده می‌کنیم. در گذشته مالچ نفتی بر پایه مازوت تهیه می‌شد. مازوت ترکیبات آروماتیک، فرار و مواد واکسی و چرب دارد و محصول ارائه شده از سوی پالایشگاه‌های دولتی مورد نقد جدی سازمان منابع طبیعی بود. درحال‌حاضر پروژه مالچ‌پاشی به‌طور کلی از پایه مازوت تغییر پیدا کرده و براساس «وکیوم باتوم» که از ماده اولیه قیر است، تهیه می‌شود.»

مدیرکل امور بیابان و مراتع سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور همچنین تاکید کرد: «از نظر فنی این موضوع بسیار قابل اهمیت است؛ چراکه وکیوم باتوم ماده‌ای است که در دمای بالا در شرایط خلا در برج تقطیر در پالایشگاه‌ها ایجاد می‌شود و ماده‌های فرار و مضر که ممکن است در طبیعت اثراتی سوئی داشته باشد را حذف کرده است و در سطوح قابل توجهی در صنعت، کشاورزی، راه‌سازی، زندگی شهری و روستایی استفاده می‌شود و به‌لحاظ اینکه مواد مبتنی‌بر پایه وکیوم باتوم و قیر از دیرباز در توسعه منابع زیست انسانی کاربرد داشتند، ‌تحقیقات بسیار گسترده‌ای درباره اثر آنها بر سلامت انسان و محیط‌زیست از حدود 100 سال گذشته تاکنون انجام شده است، بنابراین وکیوم باتوم و قیر قابل مقایسه با سایر مواد نیست. توقف مالچ‌پاشی بر پایه مازوت و اصلاح ترکیب مالچ نفتی مبتنی‌بر ملاحظات زیست‌محیطی موضوعی است که نباید از آن غفلت کرد، چون مردم فقط یک ماده سیاه‌رنگ را می‌بینند و دغدغه‌هایی دارند که طبیعی است، اما واقعا انقلابی در زمینه ارتقای کیفیت مالچ نفتی چه از نظر اثربخشی در ارتباط با احیای پوشش گیاهی چه از نظر تقلیل خسارت‌های احتمالی به محیط‌زیست صورت گرفته است.»

دنیا از تثبیت شنزارها از طریق مالچ‌پاشی عبور کرده است
محمد درویش در گفت‌وگو با «فرهیختگان» درباره مالچ‌پاشی گفت: «در سال 84 مطالعاتی را همراه با یکی از همکارانم در موسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع انجام دادم. در‌واقع تمام تجربه‌های مالچ‌پاشی در دنیا را گردآوری کردیم و به این نتیجه رسیدیم مضررات مالچ‌پاشی بیشتر از منافع آن است و موسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع به‌صورت آشکار و مشخص توصیه کرد ما استفاده از خاک‌پوش‌های نفتی برای تثبیت ناهمواری‌های ماسه‌ای را باید کنار بگذاریم. یک مطالعه دیگر توسط همکارانم در کاشان هم صورت گرفت. او نیز به همین نتیجه رسید. اکنون هم حمیدرضا عباسی در بخش تحقیقات بیابان موسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع باز هم تحقیقات مشابهی انجام داده و به همین نتیجه رسیده است. اصولا ما در مناطقی که میانگین ریزش‌های آسمانی بالای 70 میلیمتر بوده، کافی است اجازه ورود دام به منطقه را ندهیم تا پوشش‌های طبیعی منطقه بتوانند سطح ناهمواری‌های ماسه‌ای را بگیرند و تثبیت کنند.»

این فعال محیط‌زیست ادامه داد: «بنابراین نیازی به مالچ نفتی وجود ندارد. در مناطقی که زیر 70 میلیمتر بارندگی دارند و در کنار مناطق مسکونی یا تاسیسات راهبردی هستند، در آن مناطق باید از تکنیک‌های خاک‌پوش استفاده کنیم که باز هم خاک‌پوش‌های بیولوژیک به مراتب خردمندانه‌‌تر، بهتر و اقتصادی‌تر است. دنیا نیز خاک‌پوش‌های نفتی را کنار گذاشته است و استفاده نمی‌کند؛ چراکه خاک‌پوش‌های نفتی سطح خاک را تیره می‌کنند و اشعه خورشید را افزایش می‌دهند. وقتی پاشیده می‌شود، میزان نفوذ عمودی آب در خاک را کاهش می‌دهد و تبخیر افزایش پیدا می‌کند. منجر به آلایندگی سطح خاک و گیاهان می‌شود و موجوداتی که از اینها تغذیه می‌کنند را آزار می‌دهند و باعث مرگ موجودات می‌شوند. درنهایت افت کیفیت آب و خاک منطقه را شاهد می‌شویم.»

بیشتر بخوانید 

          مالچ‌پاشی در غرب کرخه بدون مجوز محیط زیست!/ خطر جدی متوجه حیات وحش منطقه

 

شناسایی900 هکتار از شنزارهای غرب کرخه برای مالچ‌پاشی
از جمله انتقادهای جدی فعالان محیط‌زیست به مالچ‌پاشی، آسیب مالچ به اکوسیستم طبیعی منطقه است. احمد زالی، فعال محیط‌زیست خوزستانی در گفت‌وگو با «فرهیختگان» گفت: «مالچ ماده‌ای قیر مانند است و در فرآورده‌های نفتی، مرحله آخر است و چون استفاده‌ای ندارد، به‌صورت رایگان در اختیار سازمان منابع طبیعی قرار می‌گیرد که این کار را انجام دهد. منابع طبیعی این عملیات را تقریبا از دهه 40 برای تثبیت شن‌های روان انجام می‌داد. جایی که شن‌ها حرکت می‌کنند، دمای مالچ بالا می‌رود، مالچ پاشیده می‌شود و در آخر به دانه‌های شن می‌چسبد. پس از گذشت مدتی از مالچ‌پاشی، کهور پاکستانی یا آمریکایی کاشته می‌شود. این گونه غیربومی است. به اعتقاد منابع طبیعی، آنها جنگل دست کاشت درست می‌کنند. چند نقطه‌ای نیز همین عملیات اجرا شده و این فرآیند طی چند دهه تکرار شده است. با تمام توان هم سعی دارند بگویند انجام این عملیات درست بوده و آثار خوبی به‌جای گذاشته است. همچنین به تثبیت شن‌ها، روستا‌ها و دام‌ها و حیات وحش هم کمک کرده و این دیدگاه سازمان منابع طبیعی است.» زالی ادامه داد: «اکنون مدنظرشان است که قسمت‌هایی از غرب کرخه حدود 900 هکتار مالچ‌پاشی شود. غرب کرخه در حوزه شهرستان کرخه و حمیدیه است. یک قسمتی است به نام خسرج. یکی از شرایط جوی بیابان‌ها کم‌بارشی است اما از نظر ما فعالان محیط‌زیستی، بیابان‌ها و اکوسیستم‌های نیمه‌بیابانی خوزستان برخلاف سایر مکان‌های مشابه دیگر این مناطق کمبود بارش ندارند. این منطقه اصولا شن روان نیست و خیلی جاهایش هم پوشش گیاهی دارد. ممکن است قسمت‌هایی از آن پوشش گیاهی اندکی داشته باشد اما اصلا حرکت نمی‌کند. تعدادی از شخصیت‌های علمی مطرح مانند حمیدرضا عباسی اشاره کرده است شنزارهای خوزستان، نیازی به مالچ‌پاشی ندارند.»

این شنزار اکوسیستم منحصربه‌فردی دارد
این فعال محیط‌زیستی همچنین تصریح کرد: «اصل مساله نیز به این باز می‌گردد که این اکوسیستم، گونه‌های جانوری منحصربه‌فردی دارد. مثل آگامای سروزغی اهواز که بوم‌زاد منطقه است. همچنین افعی شاخ‌دار عربی، اسکینک شنزار ماهی و بسیاری جانور دیگر در آن اکوسیستم زندگی می‌کنند. اینها خزندگان هستند. از پرندگان نیز گونه هوبره را داریم که پرنده حمایت شده ملی و جهانی است. همچنین خروس‌کولی ابروسفید که این گونه در خطر انقراض قرار دارد. این پرنده وضعیت خطری در حد یوزپلنگ دارد. آهوی شنی نیز گونه‌ای خاص و با تعداد بسیار کم در کشور است که در این اکوسیستم زندگی می‌کند. این گونه‌ها در آنجا زندگی می‌کنند و چند هزار سال است که این شنزارها در خوزستان هستند و نیازی به مالچ‌پاشی ندارند. اینها یک اکوسیستم مانند جنگل، رودخانه، تالاب و... هستند. اینکه پوشش گیاهی کمی دارند هم امری طبیعی است ولی گونه‌های منحصربه‌فردی دارند.» زالی همچنین در ادامه عنوان کرد این منطقه هم مرز منطقه حفاظت شده میشداغ است و قطعا حیوانات و گونه‌های جانوری از مرزهای انسانی عبور می‌کنند. او ادامه داد: «ما معتقدیم منطقه نیازی به مالچ‌پاشی ندارد؛ چراکه گونه‌های جانوری منطقه توسط مالچ از بین می‌روند. زیرا ماده‌ای مانند قیر با دمای 130 درجه روی ماسه‌ها پاشیده می‌شود. اکثر خزنده‌ها و خصوصا مارها در این فصل خواب هستند و با مالچ همه آنها نابود می‌شوند. همچنین آن منطقه نیاز به راهکار خاصی برای تثبیت شن ندارد زیرا روستا و سکونتگاه انسانی در آن منطقه نیست. برای همین باز هم تاکید دارم آن منطقه نیازی به مالچ‌پاشی ندارد.»

شنزارهای خوزستان، کانون ریزگرد نیستند
یکی از ادعای منابع طبیعی این است اگر مالچ‌پاشی انجام نشود، شن‌های منطقه تبدیل به ریزگرد می‌‌شوند. زالی در پاسخ به این ادعا گفت: «مساله اساسی ما این است که آنجا کانون ریزگرد نیست. کانون‌های ریزگرد توسط ستاد مبارزه با تغییرات اقلیمی اعلام شده که 13 نقطه است و این نقطه جزء آن نیست. این بودجه‌ای که گفته می‌شود 145 میلیارد برای مالچ‌پاشی درخواست شده، ستاد ملی گردوغبار در اختیار منابع طبیعی استان قرار نداده است زیرا آنجا کانون ریزگرد نیست. دانه‌های شن به اندازه‌ای درشتند که به این سادگی‌ها حرکت نمی‌کنند و به گفته کارشناسان سالی یک الی دو متر جابه‌جا می‌شوند. همچنین کانون‌های ریزگرد و گردوغبار عموما اراضی آب‌گیر بودند و خشک شده‌اند. مانند تالاب‌ها و زمین‌های کشاورزی یا زمین‌های اطراف تالاب، اما اینجا هیچ ارتباطی به ریزگردها ندارد و این منطقه شنزار است. شن‌‌ها درشتند و حرکت بسیار کمی دارند. بسیاری از مناطق هم پوشش گیاهی دارند و مناطق کمی پوشش گیاهی کمتری دارند. اما دور تا دور این منطقه به‌طور کامل پوشش گیاهی دارد.»

زالی همچنین درباره پوشش گیاهی ایجاد شده از طریق گونه‌های غیربومی نیز افزود: «قسمت‌هایی از منطقه درخت غیربومی کاشته شده است. ادعای منابع طبیعی این است که پوشش گیاهی موجود توسط آنها ایجاد شده اما ما تصاویری داریم که نشان می‌دهد این منطقه به‌طور طبیعی پوشش گیاهی داشته است. آنجا گزشاهی، اسکنبیل و دیگر گونه‌هایی است که در آن منطقه دوام می‌آورند. ادعای منابع طبیعی این است که با کهورهای کاشته شده این پوشش گیاهی ایجاد شده است، اما این‌گونه نیست؛ هر چند پوشش اندک است اما پوشش گیاهی داشته.» زالی در ادامه اشاره کرد که بهانه منابع طبیعی برای مالچ‌پاشی منطقه این است که آنجا یکی از کانون‌های ریزگرد است. او در ادامه افزود: «پس از رسانه‌ای شدن این ادعا و به‌طور کل مالچ‌پاشی، از این ادعای‌شان کوتاه آمدند. اکنون گفته می‌شود که با مالچ‌پاشی قصد کمک به روستاییان منطقه را دارند، اما واقعیت این است آنجا روستایی وجود ندارد. مدیرکل منابع طبیعی خوزستان در برخی گفت‌وگوهایش گفته است 145 میلیارد تومان برای مالچ‌پاشی تخصیص داده شده و اگر مالچ‌پاشی انجام نشود، این اعتبار باز می‌گردد.»

درخت‌‌های غیر‌بومی؛ قاتل حیات‌وحش منطقه
او همچنین درباره کاشت درختان غیربومی در منطقه گفت: «گونه‌ای که برای کاشت انتخاب شده یعنی گونه کهور گونه‌ای غیربومی و مهاجم به حساب می‌آید. مهاجم از منظر اینکه در رقابت با گونه‌های بومی، بسیار قوی‌تر عمل می‌کند و فرصت رشد را از گونه‌های بومی می‌گیرد. در حاشیه پارک ملی و منطقه حفاظت‌شده کرخه، کهور کاشته شد. پس از گذشت دو دهه این کهورها به‌صورت خودرو به منطقه حفاظت شده رسیدند و رشد بسیار زیادی کردند. اکنون منطقه بومی و حفاظت‌شده هم از گونه مهاجم کهور در امان نمانده و یکی از خطرات گونه‌های غیربومی این است که جنگل طبیعی را از بین می‌برد. این هم یکی از ایرادات کاشت گونه غیربومی است.»
زالی در رابطه با تثبیت شنزارهای غرب کرخه معتقد است اصولا این شنزارها نیازی به مالچ‌پاشی ندارد. او تصریح کرد: «ما در سال 98 که نزدیک همین منطقه مالچ‌پاشی انجام می‌شد، باز هم مخالفت کردیم. نمونه مالچ را در آزمایشگاه بررسی کردیم که حاوی ترکیبات سمی بود. مطالعات بسیاری انجام شده و نتیجه آن مطالعات این است که مالچ‌پاشی به‌نفع منطقه نیست. یکی از اشکالات این است که این آقایان دارند اکوسیستمی طبیعی را از بین می‌برند و درحال تبدیل به اکوسیستمی مصنوعی هستند. مثلا گونه‌ای مانند افعی شاخ‌دار، در طول روز خودش را زیر شن‌ها پنهان می‌کند. به‌طور کل زیست آن بسته به همین شنزار است حتی اگر از طریق مالچ کشته نشوند وقتی گونه گیاهی غیربومی بکارند، از طریق اکوسیستم مصنوعی کشته می‌شوند. این مالچ‌پاشی و درختکاری اکوسیستم طبیعی را از بین می‌برند. ادعا می‌کنند به حیات‌وحش کمک می‌شود، اما چه گونه‌هایی افزایش پیدا می‌کنند؟ شغال، قمری، گربه جنگلی و روباه. گونه‌هایی که در رده‌بندی‌های سازمان جهانی حیات‌وحش کمترین نگرانی را دارند.»

منبع: فرهیختگان

انتهای پیام/

منبع: تسنیم

کلیدواژه: مالچ پاشی کرخه منابع طبیعی سازمان منابع طبیعی فعالان محیط زیستی فعالان محیط زیست پروژه مالچ پاشی برای مالچ پاشی برای تثبیت شن مالچ پاشی وکیوم باتوم خاک پوش پوشش گیاهی گونه هایی حفاظت شده مالچ نفتی غرب کرخه حیات وحش آن منطقه گونه ای گونه ها باز هم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۶۹۲۷۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شکست مرز‌ها در مناطق چهارگانه محیط‌زیست

به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، مناطق چهارگانه محیط زیست قسمت‌هایی از کره زمین هستند که دست‌نخورده باقی مانده‌اند و هرکدام شرایط ویژه به خود را دارند.

نرگس آذری (دکتری جامعه‌شناسی سیاسی) در مقاله‌ای با عنوان «در باب ضرورت یک انقلاب شناختی در جامعه‌شناسی ایرانی» به این موضوع اشاره می‌کند که تصویب قانون حفاظت و تشکیل کانون شکار ایران در سال 1335، اولین اقدام تالیف شده در راستای حفظ جمعیت و تنوع حیوانات در ایران است.

* مالکیت مناطق چهارگانه

آذری در این مقاله می‌نویسد: وظیفه اصلی کانون شکار به عنوان یک نهاد مستقل، حفظ نسل حیوانات قابل شکار و نظارت بر اجرای مقررات آن بود و نخستین تجربه‌های حاصل از قانون یاد شده روشن ساخت که حفظ جانوران وحشی تنها از راه حفاظت از زیست‌گاه‌های آنها میسر است.

آذری ادامه می‌دهد؛ مرز‌هایی که در پهنه‌های چهارگانه تعریف شد در هفتاد سال گذشته با تغییرات و دست‌اندازی‌های زیادی مواجه بوده است که بخشی از آنها به ماهیت نااستوار خود مرز‌ها باز می‌گردد. یکی از مهمترین مسائل بنیادین آن‌ها مسألە مالکیت است. پهنه‌هایی که به عنوان یکی از مناطق چهارگانه تعیین می‌شد به لحاظ مالکیت در زمره مالکیت‌های عمومی مالکیت‌های اموال غیرمنقول دولتی و یا مالکیت‌های خصوصی و یا ترکیبی از آنها قرار می‌گرفت و تا پیش از تعیین آنها به عنوان مناطق چهارگانه، کاربری‌های متفاوتی داشت؛ برای مثال به عنوان مرتع، زمین کشاورزی و یا حتی بخشی از روستا مورد استفاده بود.

در این پژوهش آمده است که پس از تعیین محدوده‌ها کاربری‌ آنها در حالی ادامه می‌یافت که از نظر مالکیت اکنون در اختیار دولت بوده و هرگونه بهره‌برداری از آن مجرمانه تلقی می‌شد. از سوی دیگر وضعیت مالکیت‌ها نیز با ابهامات فراوانی روبه‌رو می‌شد.

* حکم ملک خصوصی در محدوده مناطق چهارگانه

از دیدگاه نویسنده این پژوهش اگرچه اصل ۴ قانون اساسی، برخی از مهمترین منابع طبیعی را به عنوان انفال و مشترکات و ثروت عمومی قلم‌داد نموده است، اما مسألە مالکیت خصوصی برخی از این عرصه‌ها، موجب پیچیده شدن مختصات حقوقی آن شده است چنآن چه برخی حقوقدان‌ها معتقدند این که مایملک افراد می‌تواند در محدوده مناطق چهارگانه قرارگیرد یا نه هم دارای ابهام است و با استناد به مواد قانونی نمی‌توان حکم قطعی برای آن بازشناخت.

اگرثابت شود ملک افراد در محدوده مناطق چهارگانه قرار دارد، این امر به معنای از میان رفتن یا نفی حق بهره‌برداری و مالکیت افراد نیست

این پژوهش بیان می‌کند که حتی اگرثابت شود ملک افراد در محدوده هریک از این مناطق قرار دارد هم این امر به معنای از میان رفتن یا نفی حق بهره‌برداری و مالکیت افراد نیست.  در قوانین اسلامی جاری بر کشور، تنها مالکیت است که می‌تواند در مقابل مالکیت ادعای حق نماید و این نیز در حالی است که به دلیل برخی پیچیدگی‌های حقوقی، منابع طبیعی کشور دارای سند مالکیت به نام دولت یا نماینده آن یعنی سازمان محیط‌زیست نیستند و همین امر باعث می‌شود که در دادگاه‌های موردی، امکان طرح دعوی نیز پیدا نکنند.

* معنای مستثنیات در اصطلاح حقوقی

به زعم این پژوهشگر وجود ابهامات حقوقی در مورد زمین‌های واقع در مناطق چهارگانه به تولد مفهوم و معنای مهمی به نام مستثنیات منجر شد. مستثنیات جمع استثنا به معنای جدا شده یا تفکیک شده است و در اصطلاح حقوقی به معنای جدا کردن یا تفکیک چیزی است از اصل است و در فرهنگ عمومی به معنای پیروز شدن در دعوای مالکیت خصوصی و مالکیت عمومی است که سازمان منابع طبیعی آن را نمایندگی می‌کند، این پیروزی با جداکردن زمین مورد نظر از قوانین حفاظتی اتفاق می‌افتد.

مستثنیات جمع استثنا به معنای جدا شده یا تفکیک شده است و در اصطلاح حقوقی به معنای جدا کردن یا تفکیک چیزی است از اصل است

آذری توضیح می‌دهد که بدین‌ترتیب زمین مورد دعوی استثنا شده، دیگر در زمره منابع طبیعی نیست و مالکیت خصوصی می‌یابد. این مفهوم حقوقی که جزء اولین معانی حقوقی است که شهروندان روستایی در ایران می‌آموزند، دال بر وجود جدالی است که بر سر مالکیت و بهره‌برداری از منابع طبیعی با وجود ممنوعیت‌های ایجاد شده در مناطق چهارگانه وجود دارد.

* نقش دولت در حفظ هرچه بیشتر محیط‌زیست

این پژوهشگر می‌نویسد: مسألە دیگری که این مرز‌ها را بحرانی می‌سازد، بهره‌برداری از سوی دولت‌ها است. دولت‌ها برای تأمین مالی کشور و تأمین مواد اولیۀ ارزان برای تولید و توسعه به منابع طبیعی وابسته هستند و این واقعیت باعث می‌شود که بزرگترین دست‌اندازی‌ها به منابع طبیعی از سوی خود دولت صورت گیرد.

آذری ادامه می‌دهد؛ طرح‌های توسعه‌ای و عمرانی و نیز اعطای مجوز‌های بهره‌بردای از منابع طبیعی برای مصارف صنایع و معادن در حجمی گسترده، مرز‌های حفاظت را به صورت قانونی زیر پا می‌گذارد و این امر در پیش روی چشمان جامعه‌ای روی می‌دهد که برای هرگونه بهره‌برداری از زمین‌ها به غیرقانونی بودن متهم می‌شوند.

* تعارضات در استفاده از مناطق حفاظت‌شده

این پژوهش به این مهم اشاره می‌کند که فهمِ سیاسی بودن مرز‌هایی که از بالا و به صورت یک‌جانبه میان طبیعت محافظت‌شده و ساکنان و بهره‌وران پیرامونش در جامعه‌ روستایی کشیده شد برای مردم به وضوح روشن بود. از آنجا که تعارضات بین استفاده سنتی مردم با موجودیت مناطق، هیچ‌گاه به‌طور ریشه‌ا‌ی حل نشد و همواره بر پایە توان نیروی اجرایی خاتمه داده می‌شد، به محض شکستن حصار حفاظتی مردم تعارض خود را با موجودیت این مناطق از طریق تخریب آنها تسویه حساب می‌کنند.

آذری می‌نویسد این وضعیت هم چنان نیز بر عرصه‌های منابع طبیعی کشور حاکم است و این تنها انتظار زمان و امکان تعرض هم نیست و هر خلاء قانونی یا مربوط به وضعیت حقوقی و جغرافیایی زمین را نیز شامل می‌شود. بدین‌ترتیب، مسألە مالکیت زمین و امکان بهره‌برداری از آن موجب شد تا موضوع محیط‌زیست در بدوِ پیدایش به دوگانۀ بهره‌برداری و محافظت از حیثِ منافع شخصی و گروهی گره بخورد.

این نویسنده در جمع‌بندی نهایی این پژوهش به این موضوع اشاره می‌کند که مرز‌ها قادر نبوده و نیستند که محیط‌زیست را از اقتصاد، سیاست و جامعە انسانی جدا ساخته و در ساحتی محافظت‌شده  حتی برای منافع جمعی قرار دهند. آن‌چه در پس مفهوم مستثنیات نهفته است، سازوکاری اجتماعی و سیاسی است که مرز‌ها را کمرنگ ساخته یا نادیده می‌گیرد.

در پایان باید گفت در این سازوکار، جنگی درکار است که منابع طبیعی را تبدیل به عرصۀ قدرت و مقاومت می‌کند و در این میان محیط‌زیست را به صورت فرایند‌های تخریب می‌کند.  

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • شکست مرز‌ها در مناطق چهارگانه محیط‌زیست
  • هفت گونه گیاهی کهگیلویه و بویراحمد در خطر انقراض قرار دارند
  • رفع تصرف و خلع ید ۱۰۲۹۷ مترمربع اراضی ملی در شهرستان ساری
  • رزمایش اطفای حریق در جنگل‌های تمام استان‌ها اجرا می‌شود
  • ضرورت بروزرسانی تجهیزات منابع طبیعی
  • رفع تصرف ۲۰ هزار مترمربع از اراضی ملی فرخشهر + تصاویر
  • تحقیقات محققین در حوزه کشاورزی باید کاربردی باشد
  • زنده گیری و رهاسازی سه سر تمساح در جنوب سیستان و بلوچستان
  • احشام اهالی ۲۴ روستای گلستان از جنگل خارج شد
  • فعالیت های حفظ و احیای منابع طبیعی درجنوب کرمان مردمی سازی می شود